Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ايتنا»
2024-05-05@17:04:50 GMT

آیا با دوران «اسپلینترنت» رسیده‌ایم؟

تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۵۴۹۹۷

آیا با دوران «اسپلینترنت» رسیده‌ایم؟

ایتنا - اسپلینترنت یک عبارت جدید برای آن چیزی است که در روسیه اتفاق می‌افتد: در یک سناریوی کامل، روسیه می‌تواند با توجه به میزان مشارکت در اینترنت، کاملا از بقیه جهان جدا باشد. سعید میرشاهی – داگ داوسون، رییس CCG Consulting  از سال 1978 در صنعت مخابرات کار کرده و سابقه مشاوره و اجرایی دارد. او و CCG در کمک به مشتریان برای راه‌اندازی بازارهای پهنای باند جدید، توسعه محصولات جدید و تامین مالی سرمایه‌گذاری‌های جدید تخصص دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



داوسون در مقاله‌ای به بررسی آثار تقسیم و تکه‌تکه شدن اینترنت (Splinternet) و آثار آن پرداخت و نوشت، یکی از پیامدهای جنگ روسیه و اوکراین، توقف مشارکت روسیه در بسیاری از اپلیکیشن‌های وب جهانی است. روسیه، فیس‌بوک و توییتر را مسدود کرده است. برنامه‌های دیگر مرتبط با اپل، مایکروسافت، تیک‌تاک، نتفلیکس و… نیز از روسیه خارج شده‌اند.

در همین حال اتحادیه اروپا در حال تلاش برای مسدود کردن محتوای تولیدشده توسط روسیه، مانند رسانه‌های خبری دولتی RT (راشاتودی سابق) و اسپوتنیک است. همچنین مباحثی درباره جلوگیری از ورود همه افراد و مشاغل روسی به موتورهای جست‌وجوی اتحادیه اروپا مطرح است.
روسیه نیز در واکنش به این اقدام، متا مالک فیس‌بوک، اینستاگرام و واتس‌‌اپ را یک سازمان افراطی اعلام کرده است. این امر، باعث شده دولت روسیه از مشارکت در سازمان‌هایی که سیاست‌های بین‌المللی را تعیین می‌کنند، مانند شورای اینترنت اروپا صرفنظر کند. اگرچه در طرف مقابل اتحادیه اروپا نیز به تعلیق روسیه از اتحادیه پخش اروپا (رادیو و تلویزیون اروپا)، پاسخ مثبت داد.
  اسپلینترنت چیست؟
اسپلینترنت یک عبارت جدید برای آن چیزی است که در روسیه اتفاق می‌افتد. (اسپلینترنت، مشخصه‌ای از اینترنت است که به دلیل عوامل مختلفی مانند فناوری، تجارت، سیاست، ملی‌گرایی، مذهب و منافع ملی متفاوت، منشعب و تقسیم شده ‌است.) در یک سناریوی کامل، روسیه می‌تواند با توجه به میزان مشارکت در اینترنت، کاملا از بقیه جهان جدا باشد.
اکنون کشورهایی وجود دارند که به طور کامل در شبکه جهانی وب شرکت نمی‌کنند. کره‌شمالی، مشارکت در بسیاری از قسمت‌های وب را مسدود کرده است. چین و ایران نیز بسیاری از محتوای غربی را مسدود کرده‌اند. با این حال، این کشورها همچنان در پشتیبانی از ساختار به نظر نمی‌رسد خروج روسیه یا چین از وب، تاثیر زیادی بر نحوه استفاده سایر مردم دنیا از آن داشته باشد. این امر بدان معناست که شهروندان آن کشورها، از جدیدترین نوآوری‌های وب بهره نخواهند برد کلی و پروتکل‌های اینترنت مشارکت دارند و همه برنامه‌های غربی مسدود نیستند.

افرادی از نهادهای حاکم در سراسر جهان که بر پروتکل‌های اینترنت نظارت می‌کنند، نگران هستند روسیه و شاید چین و ایران، تصمیم بگیرند کاملا از وب خارج شوند و پروتکل‌ خاص خود را برای استفاده در داخل کشور توسعه دهند. اگر کشورهایی که از بقیه وب جدا شده‌اند، پروتکل‌های یکسانی را حفظ نکنند، در نهایت، ارتباط با سایر نقاط جهان، دشوار یا غیرممکن می‌شود.
این امر می‌تواند تاثیر شدیدی بر وب به عنوان یک وسیله ارتباط بین‌المللی داشته باشد. چراکه در حال حاضر حجم عظیمی از تجارت دیجیتال بین این کشورها و سایر نقاط جهان، از طریق اپلیکیشن‌های مرتبط با شبکه‌های اجتماعی  انجام می‌شود. تجارت بین این کشورها و جهان به ایمیل، برنامه‌های پیام‌رسانی و پلتفرم‌های همکاری بستگی دارد. مردم و کسب‌وکارها در این کشورها، مانند سایر نقاط جهان در جلسات دیجیتال شرکت می‌کنند و درنتیجه اثرات اقتصادی خروج کشورهای بزرگ از تجارت الکترونیک در سراسر جهان بسیار زیاد است. این، چیزی است که ما سال‌ها شاهد آن بوده‌ایم.

به عنوان مثال، گوگل و فیس‌بوک، سرورهایی را در روسیه قرار دادند تا محتوای تولیدشده در روسیه، در این کشور بماند و در سرورها و مراکز داده خارج از کشور ذخیره نشود. خروج روسیه از اینترنت، بسیار شدیدتر از سانسور چین در ارتباط با وب خواهد بود. این امر، ارتباطات با دنیای خارج را به صفر خواهد رساند.
حتی تصور تاثیری که این امر بر تجارت روسیه خواهد داشت، سخت است، چه رسد به اینکه روابط بین مردم روسیه و سایر دنیا را قطع کند. این کار، یک دیوار دیجیتال برلین ایجاد می‌کند.
البته به نظر نمی‌رسد خروج روسیه یا چین از وب، تاثیر زیادی بر نحوه استفاده سایر مردم دنیا از آن داشته باشد. این امر بدان معناست که شهروندان آن کشورها، از جدیدترین نوآوری‌های وب بهره نخواهند برد. امروزه بیشتر کشورها می‌دانند وب چقدر برای تجارت اهمیت دارد و همین موضوع، دلیل کافی برای عدم سرکوب چیزی است که کار می‌کند.
اگر مردم از مشارکت در ارتباطات سراسری دست بردارند، کل جهان متضرر می‌شود. وب، یک ابزار متعادل‌کننده و روش اتصالِ برابرسازِ بزرگ است که افراد به وسیله آن، با علایق مشابه از سراسر جهان با یکدیگر آشنا می‌شوند.
ما در جهانی پر از سیاست و جنجال زندگی می‌کنیم، بنابراین احتمالا اجتناب‌ناپذیر است که این امر، در نهایت مانند بسیاری از بخش‌های دیگر اقتصاد جهان به اینترنت سرایت کند. (عصر ارتباط)
 

منبع: ايتنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.itna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ايتنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۵۴۹۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد؛ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست

رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا معتقد است: آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.

به گزارش ایسنا، جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه آکسفورد گفت: من تقابل بیشتر و همکاری کمتر در جهان را شاهد هستم. این یک روند رو به رشد در سال‌های گذشته بوده است؛ رویارویی بسیار بیشتر و همکاری بسیار کمتر. من دنیایی را بسیار پراکنده‌تر می‌بینم. من دنیایی را می‌بینم که در آن قوانین رعایت نمی‌شود. من قطبیت بیشتر و چندجانبه گرایی کمتر می‌بینم.

من می‌بینم که چگونه وابستگی‌ها تبدیل به سلاح می‌شوند. من شاهد هستم که سیستم بین‌المللی که پس از جنگ سرد به آن عادت کرده بودیم، دیگر وجود ندارد. آمریکا موقعیت هژمونی خود را از دست داده و نظم جهانی چندجانبه پس از ۱۹۴۵ در حال از دست دادن جایگاه خود است.

بورل افزود: من چین را می‌بینم که به جایگاه ابرقدرتی می‌رسد. آنچه چین در ۴۰ سال گذشته انجام داده در تاریخ بشریت بی‌نظیر است. در ۳۰ سال گذشته، سهم چین از تولید ناخالص داخلی جهان، از ۶ درصد به تقریبا ۲۰ درصد رسیده است، در حالی که ما اروپایی‌ها از ۲۱ درصد به ۱۴ درصد و ایالات متحده از ۲۰ درصد به ۱۵ درصد رسیده است.

این یک تغییر چشمگیر در چشم‌انداز اقتصادی است. چین در حال تبدیل شدن به یک رقیب برای ما و ایالات متحده است. نه تنها در تولید کالاهای ارزان، بلکه به عنوان یک قدرت نظامی، در خط مقدم توسعه فناوری و ساخت فناوری‌هایی که آینده ما را شکل خواهند داد. چین «دوستی بدون محدودیت» را آغاز کرده است.

این دیپلمات اروپایی تصریح کرد: من گفتم جهان چند قطبی‌تر است - بله، این درست است. همزمان قدرت‌های میانی، مانند هند، برزیل، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، ترکیه در حال ظهور هستند. آن‌ها در حال تبدیل شدن به بازیگران مهم هستند. چه بریکس باشند و چه غیر بریکس، ویژگی‌های مشترک بسیار کمی دارند، بجز میل به کسب جایگاه بیشتر و صدای قوی‌تر در جهان، و همچنین مزایای بیشتر برای توسعه خود. برای رسیدن به این هدف، آن‌ها استقلال خود را به حداکثر می‌رسانند، تمایلی به جانبداری ندارند، بسته به شرایط یک طرف یا طرف دیگر را محافظت می‌کنند. آن‌ها تمایلی به انتخاب اردو ندارند و ما نباید آن‌ها را به سمت انتخاب اردو سوق دهیم.

بورل افزود: ما اروپایی‌ها می‌خواستیم در همسایگی خود حلقه‌ای از دوستان ایجاد کنیم. به جای آن، آنچه امروز داریم حلقه‌ای از آتش است. حلقه‌ای از آتش که از ساحل به خاورمیانه، قفقاز و اکنون در میدان‌های نبرد اوکراین می‌آید. توماس گومارت، مدیر مؤسسه فرانسوی روابط بین‌الملل، در حال تجزیه و تحلیل نقاط ضعف اقتصاد جهانی است. چند مورد از این نقاط بسیار به ما نزدیک است؛ دریای سرخ برای تجارت، تنگه هرمز برای نفت و گاز و دریای سیاه برای صادرات غلات. آن‌ها در مجاورت ما هستند و در برخی از آن‌ها ما حتی با مأموریت‌های نیروی دریایی اتحادیه اروپا درگیر هستیم، مانند آنچه در دریای سرخ است.

او در ادامه گفت: اکنون دو جنگ داریم، دو جنگ که وقتی به بروکسل آمدم، در کار نبود. دو جنگ وجود دارد که در آن مردم برای سرزمین می‌جنگند. این نشان می‌دهد که جغرافیا بازگشته است. به ما گفته شد که جهانی شدن، جغرافیا را بی‌ربط کرده است، اما نه. بیشتر درگیری‌های ما مربوط به زمین است، سرزمینی که در مورد فلسطین وعده داده شده و در مورد اوکراین سرزمینی در تقاطع دو جهان و این مبارزه برای زمین، خون‌های زیادی را ریخته است.

بورل گفت: در عین حال شاهد شتاب روندهای جهانی هستیم. تغییرات اقلیمی دیگر مشکلی برای آینده نیست. فروپاشی آب و هوا در حال حاضر رخ داده- برای فردا نیست، برای امروز است. تحولات تکنولوژیکی - به ویژه، هوش مصنوعی. اینها تغییراتی را ایجاد می‌کند که ما نمی‌توانیم به طور کامل درک کنیم. جمعیت‌شناسی نیز به سرعت در حال تغییر است. مهاجرت به ویژه در آفریقا که ۲۵ درصد از مردم جهان در سال ۲۰۵۰ در آن زندگی خواهند کرد.

در سال ۲۰۵۰، از هر چهار انسان یک نفر در آفریقا زندگی می‌کند و در عین حال شاهد افزایش نابرابری‌ها، کاهش دموکراسی‌ها و در خطر افتادن آزادی‌ها هستیم. این چیزی است که من می‌بینم. در این چشم انداز، نقش اتحادیه اروپا و نقش بریتانیا باید مشخص شود. نمی‌دانم نقش ما کدام خواهد بود. اما مطمئناً این بستگی به پاسخ ما به چالش‌هایی دارد که با آن روبرو هستیم - ما هشدارهایی می‌شنویم مبنی بر اینکه اروپا ممکن است بمیرد، باید چکار کنیم؟

مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرد: اول، ما نیاز به ارزیابی روشنی از خطرات روسیه داریم - روسیه به عنوان وجودی‌ترین تهدید برای اروپا در نظر گرفته می‌شود. شاید همه اعضای شورای اروپا با آن موافق نباشند، اما اکثریت پشت این ایده هستند. روسیه برای ما یک تهدید وجودی است و ما باید ارزیابی شفافی از این خطر داشته باشیم. دوم، ما باید روی اصول، همکاری و قدرت کار کنیم. ما مدلی ساختیم – مدل اروپایی – بر اساس همکاری و وابستگی متقابل اقتصادی در درون خود – و موفقیت چشمگیری بوده است.

۷۰ سال صلح در میان ما. ما معتقد بودیم که وابستگی متقابل از طریق چیزی که آلمانی‌ها آن را «Wandel durch Handel» می‌نامند، همگرایی سیاسی ایجاد می‌کند. این تغییر سیاسی را در روسیه و حتی چین به همراه خواهد داشت. خوب، این اشتباه ثابت شده است. اتفاق نیفتاده است. در مواجهه با روسیه، وابستگی متقابل صلح به ارمغان نیاورد. برعکس، به وابستگی به ویژه به سوخت‌های فسیلی تبدیل شد و بعداً این وابستگی تبدیل به یک سلاح شد. امروز پوتین یک تهدید وجودی برای همه ماست.

اگر پوتین در اوکراین موفق شود، به همین جا بسنده نخواهد کرد. چشم‌انداز داشتن یک دولت دست نشانده در کی‌یف مانند دولت بلاروس، و نیروهای روسی در مرز لهستان، و کنترل روسیه بر ۴۴ درصد از بازار غلات جهان، چیزی است که اروپایی‌ها باید از آن آگاه باشند. همه بیشتر و بیشتر از آن آگاه می‌شوند. اما من می‌دانم که همه در اتحادیه اروپا این ارزیابی را ندارند. اکنون پوتین کل غرب را به عنوان یک دشمن می‌بیند. او در بسیاری از سخنرانی‌های خود این را به صراحت بیان کرد.

بورل درخصوص شرایط کنونی در غرب آسیا هم گفت: و جنگ دیگر. پاسخ نامناسب اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس خاورمیانه را در بدترین چرخه خشونت در دهه‌های اخیر فرو برد. جیک سالیوان یک هفته قبل از هفتم اکتبر گفته بود که خاورمیانه هرگز اینقدر آرام نبوده است! اما آرام نبود.

فقط نگاهی به اتفاقات کرانه باختری بیندازید تا متوجه شوید که اصلاً آرام نبود. حالا دو جنگ داریم. و ما اروپایی‌ها برای آن آماده نیستیم. آنچه اکنون در غزه اتفاق می‌افتد، اروپا را به گونه‌ای به تصویر کشیده است که بسیاری از مردم آن را درک نمی‌کنند. آن‌ها تعامل سریع و قاطعیت ما را در حمایت از اوکراین دیدند و از نحوه برخورد ما با آنچه در فلسطین روی می‌دهد تعجب کردند.

فرآیندهای تصمیم‌گیری اتحادیه اروپا چگونه کار می‌کند؛ اتفاق آرا. در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۱۸ نفر از یک طرف، ۲ نفر از طرف دیگر رای دادند و دیگران وقتی زمان تصمیم‌گیری درباره آتش بس فرا رسید، رای ممتنع دادند. اما اگر ما در یک جا چیزی را «جنایت جنگی» بنامیم، باید زمانی که در هر جای دیگری اتفاق می‌افتد، آن را به همان نام بنامیم. آنچه در ۶ ماه گذشته در غزه رخ داده، وحشت دیگری است.

این دیپلمات اروپایی تاکید کرد: باید به دنبال یک طرح صلح باشم. فکر می‌کنم اعراب باید چشم‌انداز خود را برای حل و فصل سیاسی اوضاع ارائه دهند. من از وزرای امور خارجه کشورهای عربی دعوت کردم که به بروکسل بیایند و پیشنهادات خود را توضیح دهند. ما باید به همه بفهمانیم که راه حل نظامی وجود ندارد. خب، همه می‌گویند که راه‌حل دو کشوری را می‌خواهند. ما ۳۰ سال است که از اسلو این را تکرار می‌کنیم. اما در اسلو، راه حل دو کشوری بخشی از توافق نبود. گفتند «بعداً شاید بتوانیم»، اما در متن نیست.

اگر بر این باوریم که راه حل دو دولتی تنها راه حل است، جامعه بین‌المللی باید بسیار بیشتر مشارکت کند و این را نه به عنوان نقطه شروع، بلکه به عنوان نقطه پایان بازی در نظر بگیرد. اگر نابودی یا مهاجرت اجباری فلسطینی‌ها را کنار بگذاریم، راه‌حل چیست؟ وقتی این سوال را از دولت نتانیاهو می‌پرسیم، تنها پاسخی که می‌گیریم این است؛ «ما راه‌حل دو دولتی را نمی‌خواهیم». می‌پرسیم چه می‌خواهید؟ و این همان چیزی است که جامعه بین‌المللی باید بارها و بارها بپرسد تا به دنبال پاسخی باشد که بتواند از یک تراژدی انسانی دیگر جلوگیری کند.

در ایرلند شمالی اتفاق افتاد، در اروپا اتفاق افتاد. دشمنان قدیمی امروز همسایگان خوبی هستند و بیشتر از همسایگان خوب، بهترین دوستان هستند. باید امکان‌پذیر باشد، اما برای این که [این امکان] فراهم شود، زمین باید تقسیم شود. آن‌ها نمی‌توانند با هم زندگی کنند، آن‌ها باید در کنار هم، در صلح و امنیت زندگی کنند، اما هر کدام با خانه، سرزمین، دولت، قلمرو و ظرفیت سیاسی خود. این یکی از مهمترین چیزهایی است که اروپایی‌ها باید حل کنند.

دیگر خبرها

  • بورل: آمریکا دیگر هژمونی ندارد؛ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
  • آمریکا دیگر هژمونی ندارد/ روسیه تهدیدی وجودی برای اروپاست
  • گشتی در اقتصاد جهان | صادرات گاز ترکمنستان به چین از روسیه بیشتر شد
  • آموزش حلقه مفقوده حریم خصوصی در اینترنت/ کشورها برای محفاظت از کودکان چه کردند؟
  • نقش امام صادق(ع)در گسترش سیره تربیتی تشیع برای بیداری جهان
  • کدام کشورها در سال ۲۰۲۴ بیشترین تعداد میلیاردرهای جهان را دارند؟ (+ اینفوگرافی)
  • بازیگر سینما و پیشنهاد کتابی مرموز
  • رشد خیره‌کننده ایران در بازار تسلیحات پیشرفته جهانی
  • کدام کشورها بیشترین تعداد میلیاردرهای جهان را دارند؟ + اینفوگرافیک
  • ژنرال آمریکایی: پوتین با تجربه‌ترین دولتمرد جهان است